- متن کامل این مقاله در جلد اول ارجنامه دکتر حسین مهرپور منتشر شده است.
چکیده: سازمان های غیردولتی فعال در عرصه بین المللی، طیف بسیار متنوع و گسترده ای را شامل می شوند که در همه ابعاد حیات بشری و امور بین المللی تحرکات و فعالیت های آنان را می توان یافت. این واقعیت روبه رشد، ده ها جنبه نظری و عملی را فراروی سیاست گذاران، پژوهشگران و مراکز علمی و کاربردی ذی ربط قرار داده است. اغلب پژوهش های انجام شده به ابعاد عملی و پیامدهای فعالیت های سازمان های غیردولتی در سطوح ملی و جهانی پرداخته اند. حال آنکه یکی از ابعاد مهم مورد بررسی، بنیادهای نظری است که از منظر دانش های روابط و حقوق بین الملل برای تحلیل جایگاه سازمان های غیردولتی مطرح شده و می شود. مقاله حاضر با مفروض دانستن اینکه نظریه های حقوق و روابط بین الملل در تبیین جایگاه سازمان های غیردولتی در جهان کنونی حائز اهمیت است و چه بسا در سطح سیاست گذاری دولتها مبنا قرار می گیرد، مبتنی بر روش توصیفی ـ تحلیلی، بنیادهای نظری سازمان های غیردولتی را در حوزه دو دانش یاد شده، واکاوی کرده و تفاوت نوع نگرش دانش های حقوق بین الملل و روابط بین الملل را نسبت به سازمان های غیردولتی عیان ساخته و وضعیت تعامل بین نظر و عمل یا تئوری ها و قاعده گذاری ها را معرفی کرده است. اهمیت موضوع اخیر موجب می شود که یافته های تحقیق حاضر، اندیشه ورزان، سیاست گذاران و کنشگران دولتی و غیردولتی به ویژه در جوامع اسلامی را به تحرک جدیتر در موضوع ظرفیتهای سازمان های غیردولتی در دنیای جدید تشویق و ترغیب نماید.
کلیدواژه ها: روابط بین الملل، حقوق بین الملل، جامعه مدنی، سازمان های غیردولتی، سازمان ملل.