بازاندیشی در اشتراط اسلام/ ایمان در حقوق شهروندی

حسین سیمایی صرّاف؛ دانشیار دانشکده حقوق دانشگاه شهید بهشتی

چکیده: برحسب فتاوای فقیهان، تفاوت های زیادی میان کافر و مسلمان در برخورداری از حقوق شهروندی است. مستند این فتاوا، دلایل عامی چون آیه نفی سبیل است؛ اما بر این استناد و استدلال، نقدهای بسیاری وارد شده است. نگارنده بر آن است که اصولاً نفی سلطه، اصلی عقلایی است و لذا دلایل نقلی – اگر باشند – باید در پرتو ادراک و ارتکاز عقلا از این اصل معنا شوند. از طرف دیگر مفهوم و مصداق سلطه، به تناسب تغییر در مفاهیم و پارادائم ها در سیاست، حقوق و روابط بین الملل دائم در حال تغییر، تحوّل و نوسان است؛ لذا مثلاً اگر رابطه ای حقوقی میان مسلمان و کافر، زمانی سلطه محسوب می شده است امروزه با اعتبار یافتن اصل «حاکمیت قانون» یا مفهوم «نمایندگی» ممکن است مصداق سلطه نباشد. قضاوت، وکالت، مدیریت از مفاهیمی هستند که تحولات ماهوی و جوهری پیدا کرده اند. غفلت از این اصل مهم منشأ بسیاری از مغالطات و سوء تفاهم ها شده است. پیامد مهم این رویکرد – برخلاف رویکرد سنتی که نفی سلطه عملاً به تبعیض حقوقی منجرمی شود – برابری بیشتر حقوقی و حقوق برابر انسان ها است. روشن است که برابری و نفی تبعیض به وحدت ملّی، انسجام اجتماعی، صلح و دوستی منجر می شود و زندگی را بر بشر هموارتر و دلپذیرتر می کند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

کپچا *محدودیت زمانی مجاز به پایان رسید. لطفا کد امنیتی را دوباره تکمیل کنید.

جستجو محصولات