توضیحات
صدای قدمهای قانون، آرام اما سنگین است؛ گامهایی که بر سنگفرش دادگاهها طنین میاندازند و سرنوشتهایی را رقم میزنند؛ گاه به سوی آزادی، گاه به سمت طناب دار. این کتاب، روایت یکی از همین گامهاست؛ سفری در پیچوخم یک پرونده قضایی که از گزارش ساده یک ضابط آغاز شد و در سالن اجرای احکام به نقطه پایان رسید. با روایتی تحلیلی، سرگذشت مردی را بازگو میکنیم که بیست بار مقابل قاضی ایستاد، پنج بار به جرم شرب خمر حد خورد، و در مرتبه ششم، سرنوشت او به نقطهای رسید که هیچ بازگشتی در کار نبود.
این اثر با کالبدشکافی دقیق روند دادرسی، از لحظه ثبت گزارش ضابط تا فرجامخواهی در دیوان عالی کشور، میکوشد چالشهای حقوقی و قضایی را آشکار سازد که میتوانند سرنوشت انسانها را به شکلی بازگشتناپذیر دگرگون کنند؛ و با نگاهی تحلیلی، ظرفیتها و کاستیهای این فرآیند را در آینه احکام سالب حیات بازمینماید تا بستری علمی برای گفتوگویی انتقادی درباره ضرورت دقت هرچه بیشتر در اجرای حدود فراهم آورد؛ گفتوگویی که با ارزیابی دقیق سیر رسیدگی و بازشناسی خطاهای احتمالی قضات، نقش عوامل انسانی را در صدور رأی نهایی روشنتر میسازد.